*   بانوان، نیمی از پیکر جامعه
بانوان و آموزش
1 ـ بانوان به فراگی

--[52]--       در گذشته های نه چندان دور، اقوام مختلفی با زنان برخورد ناشایست و ناعادلانه ای داشته اند. گاهی آنان را شهروند درجه دو و گاهی حتی در ردیف بعضی از حیوانات می شمردند، ولی اسلام عزیز، عزّت و جایگاه زنان را آن گونه که باید تعری



--[52]--

 

 

 

در گذشته هاي نه چندان دور، اقوام مختلفي با زنان برخورد ناشايست و ناعادلانه اي داشته اند. گاهي آنان را شهروند درجه دو و گاهي حتي در رديف بعضي از حيوانات مي شمردند، ولي اسلام عزيز، عزّت و جايگاه زنان را آن گونه كه بايد تعريف كرد و در جاي جاي قرآن به اين حقيقت اشاره دارد و حتي در مورد اراده الهي در خلقت مريم وقتي مادر او اظهار مي دارد : } ...رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَي... {خطاب مي رسد: } ...وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالاُْنْثَي ...{.(1)

علامه طباطبايي(رحمه الله) مي گويد: مشاهده و تجربه، به از يك نوع بودنِ زن و مرد، در تمامِ آثار، داوري مي كند و اختلاف، در قوّت و ضعف بعضي از آثار مشترك است. بنابراين، كسب كمالات نوعي و معنوي براي آنان يكسان است; از جمله ايمان و اطاعت پروردگار.

و بهترين نمونه، آيات قرآن وكلام خداست كه :

} أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِل مِنْكُمْ مِنْ ذَكَر أَوْ أُنْثَي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. آل عمران : 36




--[53]--

بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْض...{.(1)

آنچه از ديدگاه امت هاي گذشته آمده است، كه: عمل بانوان در نزد خدا پذيرفته نيست و يا در يونان او را پليدي شيطان مي دانستند و در روم وي را صاحب نفس مجرد، مانند مرد نمي دانستند و در فرانسه در سال 586 ميلادي تصويب كردند كه زن انساني فقط در خدمت مرد است و در انگليس در قرن گذشته، زن را در اجتماع به حساب نمي آوردند و...(2)درست در مقابل ديدگاه اسلام است.

بيهقي آورده است كه: اسماء بنت يزيد انصاري به محضر پيامبر در جمع اصحاب رسيد و گفت:

پدر و مادرم به فدايت، من سخنگوي بانوان هستم و همه بانوان نيز چنين عقيده دارند، خداوند تو را براي هدايت مردان و زنان فرستاد، ما به تو و خدايت ايمان آورديم ولي ما جامعه بانوان، در تنگنا و ناتواني به سر مي بريم، بايد در منزل باشيم و پاسخگوي نيازهاي جنسي مردان و پرورش دهنده فرزندانِ آنان، و جامعه مردان بر ما فضيلت و برتري دارند; با حضور در نمازهاي جمعه و جماعات و عيادت بيماران و تشييع مردگان و انجام چند حج و از همه مهم تر جهاد در راه خدا. امّا ما بايد از اموال مردان، آن گاه كه به حج و يا عمره و يا اردوگاه مي روند، حفاظت كنيم و لباس تهيه كرده، فرزندان را تربيت كنيم. اي پيامبر گرامي، آيا ما در پاداش شريك مردان هستيم؟!

در اين هنگام، پيامبر با تمام رخ، روي به اصحاب كرد و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. آل عمران : 195

2. الميزان : ج 2 ، ص 260 ـ 278 .




--[54]--

فرمود : آيا تاكنون درخواستي از امور ديني، به اين زيبايي شنيده بوديد؟

اصحاب گفتند: ما گمان نمي كرديم كه زني، به اين اندازه از رشد فكري برسد !

آن گاه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) رو به وي كرد و فرمود : اي خانم ! باز گرد و به بانوان اعلام كن كه نيكو شوهرداري شما و كسب رضايت و همراهي در جهت انجام وظايف شوهر، پاداشي همانند پاداش او را دارد.

زن با خوشحالي تهليل و تكبيرگويان از نزد پيامبر بازگشت.(1)

علامه طباطبايي(رحمه الله) درتبيين حديث اسماء بنت يزيدمي نويسد:

با تأمل در اين روايت نكاتي چند استفاده مي شود:

* امكان حضور بانوان به خدمت پيامبر و صحبت با ايشان درباره مسائل ديني و عرضه كردن مشكلاتشان.

* شيوه مورد انتظار اسلام از بانوان، اداره خانه و تربيت فرزند است كه تأثير مستقيم در اصلاح جامعه و حاكميت اخلاق دارد.

* اسلام زن را از جهاد بازداشت، همان گونه كه از قضاوت و رهبري منع كرد.

* اسلام راه كسب فضيلت و عنايات الهي براي بانوان را سد نكرد و از پاداشي كه براي مجاهدان راه خدا قرار داد،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الدر المنثور، ج2، ص153




--[55]--

همانند آن را براي بانوان نيز در نظر گرفت.(1)

در هر حال، ظرفيت ها متفاوت است و هر يك از زن و مرد نسبت به امري از امور اداره جامعه انساني، موفق تر است و نوع خلقت، صفات و خصلت هاي او با انجام آن شايسته تر است .

*   بانوان و آموزش   
*   1 ـ بانوان به فراگيري علاقه مندترند

در گذشته و حال، بانوان ثابت كرده اند كه اگر از فراگيري محروم نشوند و زمينه هاي آموزش فراهم شود، در آموختن و فراگيري و تعليم، گاهي از مردان نيز كوشاترند.

ابي سعيد خدري مي گويد : بانويي خدمت پيامبر رسيد و گفت: اي رسول خدا، مردان به راهنمايي هاي شما عمل مي كنند. روزي را نيز جهت تعليم معارف الهي براي بانوان قرار دهيد. پيامبر دو روز را در دو محل براي آموزش بانوان اختصاص دادند كه بانوان اجتماع كردند و پيامبر در جمع آنان حضور يافت و به آنان معارف الهي را آموخت.(2)

پس بايد موانع آموزش و توجيه صحيح، از سر راه زنان با ايمان برداشته شود تا گام انسانِ كامل، در كسبِ تعالي، لنگان نگردد و در رسيدن به اهداف خويش ممانعت زنان را پيش رو نداشته باشد، بلكه با شكل گيري شخصيت واقعي ديني بانوان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الميزان، ج4، ص373 به بعد، با اختصار .

2. ميزان الحكمه، ج9، ص97، به نقل از ترغيب، ج3، ص76، و صحيح بخاري، ج1، ص61




--[56]--

با تمام قوا، افق نوراني عبوديت را بپيمايند.

در روايات اسلامي آمده است كه از ميان ياران حضرت وليّ عصر عجّ در برپايي حكومت جهاني آن حضرت، پنجاه نفر زن حضور دارند كه در مكه در خدمت آن امام گرد خواهند آمد.(1)

چه زيباست كه روحانيان كاروان، راهنماييِ سربازي از سربازان ولي عصر ـ ارواحنا فداه ـ را بر عهده گيرند.

*   2 ـ انتقال معارف به جامعه

نقش تربيتي بانوان در جامعه، نقش ممتازي است و تأثير پذيري كودك از مادر، بيش از پدر است و براي همين است كه اسلام به نقش مادران در تربيت فرزند، بيش از پدران بها داده است.

بنابراين، توجه به مسائل معنوي بانوان و رشد اخلاق و تقويت اعتقاد و باور آنان، در نحوه سلوك و تربيت فرزندان آنان نيز مؤثر است.

اهميت اين مسئله به قدري است كه وقتي پيامبر هنگام موعظه احساس مي كردند صدايشان به بانوان حاضر در جلسه نمي رسد، بلافاصله در جمع آنان حاضر مي شدند و گفتار خود را تكرار مي كردند.(2)

بانوان با انگيزه، در آموختن و به كار بستن اوامر پيامبر، گاهي به صورت فردي نيز به محضر پيامبر مي رسيدند و بي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالأنوار، ج52، ص223

2. جهود المرأه، ص77




--[57]--

آن كه حيا مانع آنان شود، مسائل خود را از پيامبر مي پرسيدند.

سخن معروف عايشه در مورد زنان انصار: نِعْمَ النِّساء نِساء الاَْنْصار لَمْ يكن يمنعهنّ الحياء أن يتفقّهن في الدّين (1) در همين رابطه است.

*   بانوان، محدوديت ها و ناتواني ها

خداوند ظرفيت هر يك از زن و مرد را به اندازه و براي انجام امري از امور قرار داده است و عموم بانوان توانايي هاي مردان را ندارند. زودتر خسته مي شوند. كمتر مي كوشند و بر خلاف مردان، زور بازو و سرعت در تصميم گيري ندارند. افزون بر اينها، محدوديت هاي ديگر ـ خاص خودشان ـ نيز دارند كه هر يك در سفر مشكلاتي را به همراه دارد:

*   1 ـ دلهره در انجام اعمال

بيشتر بانوان، به دليل گفت و گو با بانوان زائر سال هاي قبل در كشور، يا سخن از سختي اعمال توسط روحاني، از توفيق انجام صحيح اعمال دلهره دارند و نداشتن آرامش توانايي ها را نيز به ناتواني تبديل مي كند و مناسك عمره و يا حج را با مشكل روبه رو مي سازد و گاه موجب به هم خوردن عادت ماهانه و حيض زودرس مي گردد. از اين رو، لازم است روحاني در اولين جلسه، بانوان را به اهميت سفر و توانايي همگان در انجام مناسك و دقت در خلوص نيت متوجه سازد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. صحيح بخاري، ج1، ص73




--[58]--

و با مطالب آرامش بخش، فروغ اميد و نشاط در اداي مناسك را در وجود آنان روشن كند.

*   2 ـ دوري از فرزندان

بانواني كه كمتر از كودك خود جدا شده وپيوسته باآنان بوده اند، بهويژه آنان كه فرزند كوچك دارند، فكرشان آزاد نيست و همواره درفكركودك خود هستند واين حالت تأثيرمنفي در يادگيري احكام ومناسك عمره وحج دارد. مناسب است روحاني با استفاده ازسيره بزرگان دين، اين گونه افراد را توجيه كند كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمود :

الْحُجَّاجُ وَ الْعُمَّارُ وَفْدُ اللَّهِ يُعْطِيهِمْ مَا سَأَلُوا وَ يَسْتَجِيبُ دُعَاءَهُمْ وَ يَخْلُفُ نَفَقَاتِهِمْ .(1)

*   3 ـ خجالت و تهيه سوغاتي

بانوان بيش از مردان گرفتار خجالت و تهيه سوغاتند و آن را در مواردي بر انجام بعضي از اعمال و يا زيارات مقدم مي دارند; به خصوص اگرباخصلت چشم و همچشمي نيز همراه گردد; در حالي كه بسياري از اجناس داخل ايران و عربستان به يك قيمت قابل دستيابي است وتهيه سوغاتِ مورد نظرِ روايات، به عنوان جزئي از اجزاي سفراست و نبايد اين سفر معنوي را فداي اين جزء كوچك كرد كه موجب ندامت و پشيماني خواهد شد.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الحج في الكتاب و السنة ،ص 291 به نقل از المستدرك : ج 2 ،ص 8 .




--[59]--

*   4 ـ گرايش هاي خرافي

بعضي از بانوان، به دليل صفاي روحي و آگاهيِ كمِ مذهبي، آنچه مي شنوند بدون بررسي و مطالعه، باور مي كنند و گاهي بدون سؤال از روحاني، بدان عمل مي كنند. پس لازم است روحانيِ كاروان تذكر دهد كه آنان تنها به گفته ها و راهنمايي هاي روحاني عمل كنند تا از تكروي و كارهايي كه افراد را انگشت نما مي كند پرهيز گردد.

*   5 ـ ترس از بيماري يا گرما

جمعي از بانوان، به دليل ترس از پيش آمدن عادت ماهيانه، از قرص استفاده مي كنند و چون سابقه استفاده از قرص را ندارند، عوارض به هم خوردن دوره عادت و شك در تشخيص حيض و استحاضه را به دنبال دارد كه اين نكته بايد پيش از سفر به خوبي توضيح داده شود، و يا افرادي به خاطر ترس از گرما و گرمازدگي لباس هاي احرام خود را از پارچه هاي نازك تهيه مي كنند كه وقتي عرق مي كنند حالت پوشش لباس بسيار كم مي شود و گاهي حالت بسيار زننده اي پيش مي آيد.

*   اَيْنَ يَذْهَبْنَ وَنَحْنُ اِلي اَينَ ذاهِبُون ؟

در سفر زيارتي حج، به ويژه عمره، رفتارِ بانوانِ جهان اسلام براي بسياري از بانوان ايراني الگو مي شود. زنان ايراني براي اين كه از قافله به ظاهر متمدن آنان عقب نمانند و خود نمايي كرده باشند، شيوه رفتاري آنان را انتخاب مي كنند و از




--[60]--

رفتار فاطمي و زينبي خويش فاصله مي گيرند، ديده شده است كه:

1 ـ در صدِ مورد توجهي، جوراب نمي پوشند و مانند بسياري از بانوان اهل سنت، با دمپايي و بدون جوراب تردد مي كنند.

2 ـ حجاب خود را رها كرده، در حالي كه چادر ( گلدار و يا مشكي ) به سر دارند خود را حفظ نمي كنند.

3 ـ جهت حفظ درهم و دينار خود با فروشندگان عرب كه گاهي قيمت جنس را بالا مي گويند تا التماس بانوان ايراني را شاهد باشند، چانه مي زنند.

4 ـ در سالن غذا خوري و يا هتل با ميهمانداران، مانند محارم برخورد مي كنند، گويي سفر رافع مقررات حجاب و گفت و گو و صحبت با نامحرم به قدر ضرورت و يا ممنوعيت گفتن و خنديدن است و همه اين محرمات با ورود به كشور عربستان حلال شده است.

5 ـ ولنگاري بعضي از بانوان، سوهان روح متدينان و آشنايان به روحيات مردم آن سرزمين است، گويي افرادي از خانم ها و يا آقايان احساس مي كنند در خانه خود هستند و در آمد و شدها در كوي و برزنِ مكه و مدينه، آراستگي ظاهري خود را رعايت نمي كنند.

موارد زيادي ديده شده كه بانوان با دمپايي احرام مردانه و پوشش هاي غير زيبنده در مجامع عمومي ظاهر مي شوند و يا آقايان با لباس هاي غير متعارف پيژامه و زيرپوش حتي در




--[61]--

مسجدالحرام و مسجد النبي حضور مي يابند.

6 ـ تردّدهاي غير ضروريِ شبانه، عموم بانوان ايراني متدين و غيرتمند هستند ليكن در آن سرزمين مانند بسياري از شهرهاي ديگر گناهكاراني هستند كه در انتظار به دام انداختن و شكار بهويژه  بانوان ايراني هستند كه متأسفانه نمونه اي نيز اتفاق افتاده  است.

بنابراين، توجيه بانوان نسبت به وضعيت عربستان و اين كه پوشش ظاهري بسياري از زائران فقط به خاطر حضور آنان در حرمين است و در وطن خود سر برهنه و... هستند كه عكس هاي كارت شناسايي آنان گواه اين سخن است و عمل آنان نمي تواند الگو براي زنان با حجاب متدين و با فهم پيروان اهل بيت عصمت و طهارت باشد .

*   الگوها در حرمين

محيط وحي، آكنده از الگوهاي ارزشمند و بانوان نمونه تاريخ اسلام است. آنان كه الگوهاي رشيد و راه يافته به اسرار محمدي(صلي الله عليه وآله)هستند و سلوك و منش هر كدام چراغي است فرا سوي ره پويان وادي نور.

خديجه كبرا، فاطمه زهرا، عقيله بني هاشم، فاطمه بنت اسد، امّ سلمه، صديقه، حكيمه، هاجر و... كه زندگي هر يك از آنها الهام بخش بانوان گرامي است و هر يك در شرايط خاص تاريخي خود درخشيدند و طريق حفظ مرام خويش و اثر بخشي به ديگران را رهنمون شدند.

راستي خديجه، آن بانوي ثروتمند و سرشناس حجاز




--[62]--

در جبين يتيم عبدالله چه ديده بود كه دست رد بر سينه تمام خواستگاران سرمايه دار ثروتمند زد و پيشنهاد ازدواج با امينِ يتيمِ فقيرِ امّ القري را داد، آن هم مشروط بر اين كه مهريه را از مال خديجه قرار دهند ! آيا جز امانتداري محمد در دوره جاهلي، چيز ديگري قلب خديجه را آرزومند همسري وي نمود؟

انتخاب خديجه بر خلاف فكر زنان قريش و همفكرانشان در تاريخ، بهترين انتخاب بود. درخشندگي اين تفكّر را چشم هاي كور شده به ماديات، نمي توانند ببينند. عظمت اين فداكاري و ايثارگري خديجه امّ المؤمنين در تاريكي هاي ظلمت جاهلي به گونه اي است كه خداوند تنها دامن او را شايسته پرورش نور كوثر مي داند و فقط به او فاطمه اي مي بخشد كه دودمان رسولش را تا انجام هستي حفظ كند.

خديجه الگوي همه بانوان است در انتخاب برتر ازدواج با پاك ترين فداكاري و ايثار در حاكميت پاكان و پاكبازي در راه خدا و در يك كلام او نيامد تا از عنوان زوجة الرسول براي خويش عنواني كسب كند بلكه آمد تا با همه هستي و اموال خويش فداي پاك ترين انسان امين روزگار خويش گردد و حتي براي خود كفني هم كنار نگذاشت و با پيراهن مبارك پيامبر كفن گرديد و خداوند به پاس خدماتش او را يكي از




--[63]--

بهترين زنان بهشتي گردانيد(1) و هرگاه پيامبر ايثار و فداكاري هاي او را به ياد مي آورد، آثار حزن در چهره ايشان هويدا مي گشت و تا آخرين روزهاي عمر، دوستان خديجه را مورد تفقد و عطاي خويش قرار مي داد !(2)

يادآوري : روحاني محترم كاروان با شناخت روحيات بانوان كاروان، در معرفي الگوي مناسب آنان از بانوان صدر اسلام و جنبه هاي ارزشي و اسوه اي آنان، بهره لازم را ببرند و در جلسات ويژه براي آنان صحبت توجيهي داشته باشند.






¯


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالأنوار، ج 16، ص2 جهت مطالعه بيشتر به بحارالأنوار، ج16 از ص1 تا 81 و اعيان الشيعه، ج6 از ص 308 تا 312 چاپ بيروت مراجعه شود.

2. اعيان الشيعه، ج6، ص312


| شناسه مطلب: 76204